ادغام رسانه های حاكمیتی

ادغام رسانه های حاكمیتی

واگذاری‌ رسانه‌های حكومتی به بخش خصوصی به نفع كشور است

دنیای قلم - محمد مهاجری : وزیر ارشاد اعلام كرده است كه 5 خبرگزاری دولتی در خبرگزاری دولت (ایرنا) ادغام می‌شوند. این رخداد مثبت بیش از هرچیز موید این نكته است كه دولت دریافته نمی‌تواند رسانه‌دار خوبی باشد و باید تصدی‌گری را كنار بگذارد. خبرگزاری‌های دولتی چرا به وجود آمده‌اند؟ این پرسش یك پاسخ روشن دارد و آن اینكه هر مدیری می‌خواهد مدیریت افكارعمومی دست خودش باشد. برپایه همین انتظار غلط، هزینه‌های گزافی برای تاسیس و راهبری یك رسانه ایجاد می‌شود اما در عمل بهره‌ای از آن به دست نمی‌آید.

 

وقتی یك سازمان دولتی و حاكمیتی رسانه ایجاد می‌كند، تعریفی كه از آن در ذهن خود دارد، صرفا ایجاد یك بوق است كه از آن صدا درمی‌آید و به گوش مخاطب می‌رسد. در این حالت هیچ محتوایی كه احیانا بیان‌كننده ضعف دستگاه متبوعش باشد تولید نمی‌شود و اصطلاحا فضا به‌ گونه‌ای ترسیم می‌گردد كه گویی همه‌چیز در امن و امان است. به‌ لحاظ نیروی انسانی نیز رسانه‌های دولتی، عملا افراد خبره و متخصص را كه اتفاقا كم هم نیستند از اثر می‌اندازند. آنها در عمل به مجیزگویی سازمان متبوع خود ناگزیر می‌شوند و از جانب دیگر وظیفه دارند هر صدای منتقد و مخالفی را با هیاهو و جنجال خاموش كنند. در چنین حال و احوالی، حرفه‌ای‌گری قربانی می‌شود و رسانه در حد یك بولتن تبلیغاتی تنزل می‌یابد. از آنجا كه دولت به شیر بودجه وصل است، در رسانه‌داری ولخرج می‌شود. خبرگزاری‌های دولتی و حاكمیتی صدها پرسنل دارند اما اگر كارنامه‌شان را ارزیابی كنیم، از بعضی رسانه‌های خصوصی كه به ‌لحاظ تعداد پرسنل و هزینه امكانات بهره كمتری دارند، ناموفق‌تر عمل می‌كنند. تصمیم وزیر ارشاد آنگاه كامل‌تر می‌شود كه خبرگزاری رسمی دولت نیز بسیار كوچك‌تر از الان شود تا چابك‌تر عمل كند. 

اگر ادغام خبرگزاری‌ها به‌ معنای بزرگ‌شدن یك تشكیلات رسانه‌ای باشد، تفاوت چندانی با وضعیت فعلی نخواهد كرد و عملا یك خبرگزاری بسیار بزرگ با ناكارآمدی بسیار كم ایجاد می‌گردد. راه‌حل منطقی‌تر و كاربردی‌تر آن است كه رسانه‌های دولتی فعلی (به غیر از یك رسانه) به بخش خصوصی واگذار شوند. در شرایط امروز كه دولت مشغول فروش اموال خود است و نام آن را «مولدسازی» گذاشته، واگذاری رسانه‌ها هم می‌تواند یك تجربه مفید را در كارنامه قوه مجریه ثبت كند.

 

هر آنچه در بالا گفته شد درباره رسانه‌های سایر نهادها نیز صدق می‌كند. برخی از این سازمان‌ها رسانه‌هایی دارند كه اصلا در راستای ماموریت‌های تعریف‌شده‌شان قرار ندارند و عملا كار سیاسی - و مشخصا فعالیت جناحی - می‌كنند و ضمنا برای آنكه رفتارشان به حساب سازمان متبوع‌شان گذاشته نشود، خود را مستقل می‌دانند، حال آنكه آدم و عالم از وابستگی آنها خبر دارند. اینك كه دولت در اقدامی مثبت به‌دنبال كوچك‌كردن ظرفیت رسانه‌ای خود است شایسته است سازمان‌های دیگر از جمله نیروهای مسلح نیز به كار مشابهی دست بزنند. در آن صورت می‌توان فضایی كاملا رقابتی بین بخش خصوصی و دولتی از یك طرف و رقابت سالم میان بخش خصوصی با خودش ایجاد كرد. اگر امروزه «مرجعیت رسانه‌ای» به سوژه مهمی تبدیل شده، یكی از دلایل مهمش حكومتی‌بودن رسانه‌هایی است كه نمی‌توانند اهداف تبلیغاتی و خبررسانی خود را به‌ درستی انجام دهند. كوچك‌تر شدن این رسانه‌ها یا واگذاری‌شان به بخش خصوصی، علاوه بر منفعت‌های اقتصادی، به نفع فضای خبری كشور نیز خواهد بود.
در بعد گسترده‌تر، می‌توان این پیشنهاد را درباره صداوسیما هم مطرح كرد. همان‌گونه كه امروز سینمای خانگی توانسته از یك طرف رقیب و از طرف دیگر مكمل صداوسیما باشد، واگذاری یا ادغام شبكه‌های متعدد به‌خصو‌ص در بخش اطلاع‌رسانی و سیاسی بركت‌‌های بزرگی خواهد داشت.
 

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.